همیشه تنها

همیشه تنها

پیامک
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۹ , ۲۱:۲۱
    ردپا
متمایلات
کلیک‌خور
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج» ثبت شده است

اونجوری که میگفتن نبود و من نمیدونستم. اما به شما میگم که بدونید، ازدواج اونجوری که بیشتر آدما تعریف میکنن نیست.

بیشتر آدما از آشناییشون، مراحل به هم رسیدنشون و باهم موندنشون تصوری برای شما میسازن که درصدی دروغ و تخیل قاتیشه و کاملا حقیقت نیست. چون واقعیت زندگیشون به قشنگی خیالاتشون نیست و اونا دوست ندارن دیگران بفهمن که زندگیشون مثل تمام آدمای دنیا معمولیه، دوست دارن تظاهر کنن که زندگیشون بی نقص و عالیه و امیدوار باشن که تحسین و حتی حسادت دیگرانو برمی‌انگیزن.

اما بی‌نقص بودن از محالات دنیاست. دنیا خاکستریه. نه سفیده نه سیاه. جایی که فقط بهتون حس خوب داده میشه رو ترک کنید، اونجا داره بهتون دروغ گفته میشه؛ و مراقب آدمایی که تظاهر میکنن هیچوقت هیچ مشکلی ندارن و همیشه خوشبختن باشید، اونا دروغگوان. 

غم زیباست، وقتی با قدرت ازش میگذرید. درد کشیدن بالنده‌است، وقتی تموم میشه و متوجه درس‌هایی که بهتون داده میشید. خوشبختی در رفاه بی‌قفه و حذف غم نیست. خودتون باشید و خود واقعیتونو با دروغ‌های آدما مقایسه نکنید. زندگی نرمال و واقعی، خاکستریه؛ نه سفیده نه سیاه.

۱۰ اسفند ۹۹ ، ۰۱:۲۲
حمیده کوه افکن

یه وقتی حلیم با گوشت بوقلمون بود و حاصلِ پختن تا له شدن و قوام اومدن گندم‌ها. یه وقتی کوبیده غذای اعیونی بود و با گوشت و دمبهء درجه یک، که هرجایی هم نبود. یه وقتی توت‌فرنگیا نه خیلی درشت بودن نه ریز، اما عین ادکلن‌های اصل، عطرشون تمام اتاقو می‌گرفت. وقتی همه‌چیز کم‌کم عوض شد، وقتی دیگه حلیم‌ها شدن با آرد و گوشتِ مرغ، وقتی خبر رسید کبابی‌ها زیاد شدن و گوشت‌ها گرون، و حالا دیگه گوشتِ خیلی چیزا رو می‌شه تو کوبیده پیدا کرد، وقتی توت‌فرنگیای گلخونه‌ای با طعم آب و بی‌بو خریدیم، شاید خوشحال بودیم که هنوزم حلیم و کباب و توت‌فرنگی که دوست داریم رو می‌خوریم، که هنوزم هست و می‌تونیم بخوریم، اما قطعا غمگین‌ترین بودیم وقتی ته دلمون می‌دونستیم اون چیزایی نیستن که باید باشن. ما طعم واقعی رو قبلا چشیده بودیم. ما می‌دونستیم زیر دندون چه صدایی دارن، چه عطری دارن، چه ترش و شیرینی‌ای دارن. می‌شد که توت‌فرنگیای گلخونه‌ای رو دوست داشته باشیم، اگه هیچوقت قبلش اون میوهء اصل رو نچشیده بودیم.

حکایت بعضیاس... بعضیا که بداخلاق و مغرور نیستن؛ ترشیده نیستن! آدم‌به‌دور و غیراجتماعی و ناتوان در جذب دیگران نیستن. فقط، یه روز عشقو چشیدن، اصلِ عشق، و حالا به دوست داشتنِ آدم‌های دوزاری که شاید حتی دوست داشتن هم بلد نیستن قانع نمی‌شن. اونا حتی می‌جنگن واسه تغییر خودشون، واسه دوست داشتن داشته‌هاشون، اما نمی‌تونن تن بدن به مخلوطِ آرد و آب و مرغ به اسم حلیم! اونا ترجیح می‌دن نخورن اون کوبیده رو اما تا ابد با لذت و حسرت بگن: یه وقتی رفتم فلان جا بهترین کوبیدهء دورانو خوردم...

۲۵ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۴۹
حمیده کوه افکن

اونایی که خواهر دارن می‌دونن که هیچ رفیقی مثل خواهر نمی‌شه. اونایی که خواهر ندارن هم می‌دونن که هیچ رفیقی جای خواهرو پُر نمی‌کنه. برای پسرها هم هیچ «داداشی» وجود نداره که یه روز به رفاقتشون گند نزنه. درسته که ممکنه با تمام اون گندهای کم یا زیاد، بازم اون رفاقت پابرجا بمونه تا ابد، اما پسری که برادر داره می‌دونه رفیق رفیقه و خانواده نمی‌شه. 

همهء ما وقتی جوون‌ترین وضعیت سنیمونو سپری می‌کردیم و هنوز امیدها و خوشبینی‌ها و اعتمادهای دست‌نخورده‌ای داشتیم، برای رفاقت‌هایی تو زندگیمون ارزشِ در حدِ خانواده قائل شدیم، نزدیک شدیم، اعتماد و فداکاری و عشقو در حق کسی تموم کردیم و بعد یه روز زمین خوردیم. شاید حتی بارها زمین خوردیم و باز اون اشتباهو با آدمِ دیگه‌ای تکرار کردیم. نه به خاطرِ حماقت، که به خاطرِ امید... اما یه روز فهمیدیم هیچکس خارج از خونمون، جز خانوادمون، نمی‌تونه خانواده باشه برامون. نمی‌تونه بی‌توقع و منت عاشق باشه. نمی‌تونه همیشه حامی و همیشه مراقب باشه بی‌اینکه چرتکه‌ای بندازه یا خیانتی کنه. خیلى وقتا این چرتکه انداختن و خیانت کردن اسمایى هستن که ما روی رفتارهای دوستامون میذاریم چون بی‌اینکه اونا بدونن که موظفن برامون خواهری/برادری کنن نه رفاقت، ما ازشون توقعِ زیادی و غیرمنطقی داشتیم! اصلا توقع از این احمقانه‌تر که از کسی جز پدر و مادر و خواهر و برادر بخوای خانوادت باشه؟!

 تنها کسی که ممکنه این قانونو به‌هم بزنه یه مرد/زنه که یه روز همسرت می‌شه و خدا کنه انتخابت اشتباه نباشه که تا روزی که زنده‌ای و زنده‌اس پای تمام زشتیات مثل قشنگیات وایسه و خانوادت باشه...

۲۰ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۳۷
حمیده کوه افکن