همیشه تنها

همیشه تنها

پیامک
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۹ , ۲۱:۲۱
    ردپا
متمایلات
کلیک‌خور
پیوندها

عشقای قبل از تو، سوءتفاهم بود...

دوشنبه, ۶ دی ۱۳۹۵، ۰۵:۱۰ ق.ظ

دراز کشیده بودیم کف خونه و داشت برام اصول حسابداری رو میگفت. کاغذ از دستش میفتاد و چشماش بسته میشد، بعد چند ثانیه بیدار میشد و ادامه میداد. یاد شبایی افتادم که کتاب توی دستم میفتاد رو سینه ام و خواب شب چشامو میدزدید، فهمیدم چقدر خسته و محتاج خوابه اما داره بخاطر من چشاشو باز نگه میداره. او عددای روی کاغذو جمع میزد و من از بالای پلکش نگاش میکردم و میخندیدم. به این حجم خوشبختی که مال منه، به این بودن و دوست داشتن، به 25سال پدر و دختریمون میخندیدم؛ به چروک های صورتش که جوونیشو خوب یادمه، موهای سفیدش که سیاهیشونو خوب یادمه... پیشونیشو بوسیدم، گفتم بقیه اش واسه فردا و شب بخیر. گفت خیلی خوابم میاد و خندید، و باز راجب خاموش شدن چراغ آشپزخونه چیز بامزه ای گفت تا خنده هامو ببینه، و خوابید...

۹۵/۱۰/۰۶
حمیده کوه افکن